×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

نگاه خسته

× ل
×

آدرس وبلاگ من

alimor.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/shepson

?????? ???? ?????? ???? ????? ????? ??? ????

.شب آرامی بود

این شعر رو تقدیم می کنم به دوست خوبم سوفیا که امیدوارم از این مشکلاتی که درگیرش شده پیروز و سربلند بیرون بیاد Smile

 

شب آرامی بود

می روم در ایوان، تا بپرسم از خود

زندگی یعنی چه ؟؟؟؟؟

مادرم سینی چایی در دست

گل لبخندی چید، هدیه اش داد به من

خواهرم تکه نانی آورد، آمد آنجا

لب پاشویه نشست

پدرم دفتر شعری آورد، تکیه بر پشتی داد

شعر زیبایی خواند و مرا برد، به آرامش زیبای یقین

با خودم می گفتم :

زندگی، راز بزرگی است که در ما جاریست

زندگی فاصله آمدن و رفتن ماست

رود دنیا جاریست

زندگی، آبتنی کردن در این رود است

وقت رفتن به همان عریانی؛ که به هنگام ورود آمده ایم

دست ما در کف این رود به دنبال چه می گردد؟

هیچ !!!

زندگی، وزن نگاهی است که در خاطره ها می ماند

شاید این حسرت بیهوده که بر دل داری

شعله گرمی امید تو را، خواهد کشت

زندگی درک همین اکنون است

زندگی شوق رسیدن به همان

فردایی است، که نخواهد آمد

تو نه در دیروزی، و نه در فردایی

ظرف امروز، پر از بودن توست

شاید این خنده که امروز، دریغش کردی

آخرین فرصت همراهی با، امید است

زندگی یاد غریبی است که در سینه خاک به جا می ماند

زندگی، سبزترین آیه، در اندیشه برگ

زندگی، خاطر دریایی یک قطره، در آرامش رود

زندگی، حس شکوفایی یک مزرعه، در باور بذر

زندگی، باور دریاست در اندیشه ماهی، در تنگ

زندگی، ترجمه روشن خاک است، در آیینه عشق

زندگی، فهم نفهمیدن هاست

زندگی، پنجره ای باز، به دنیای وجود

تا که این پنجره باز است، جهانی با ماست


آسمان، نور، خدا، عشق، سعادت با ماست

فرصت بازی این پنجره را دریابیم

در نبندیم به نور، در نبندیم به آرامش پر مهر نسیم

پرده از ساحت دل برگیریم

رو به این پنجره، با شوق، سلامی بکنیم

زندگی، رسم پذیرایی از تقدیر است

وزن خوشبختی من، وزن رضایتمندی ست

زندگی، شاید شعر پدرم بود که خواند

چای مادر، که مرا گرم نمود

نان خواهر، که به ماهی ها داد

زندگی شاید آن لبخندی ست، که دریغش کردیم

زندگی زمزمه پاک حیات ست، میان دو سکوت

زندگی، خاطره آمدن و رفتن ماست

لحظه آمدن و رفتن ما، تنهایی ست

من دلم می خواهد،

قدر این خاطره را ، دریابیم

 

سه شنبه 25 بهمن 1390 - 11:09:09 AM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
نظر ها

http://alimor.gegli.com

ارسال پيام

شنبه 29 بهمن 1390   8:19:08 PM

سوفی جان می دونم چی می خوای بگی ولی منم نمی گم چیه

بهنام جون قضیه خان رو نمی دونم چیه که میگن خلاصه ما چاکریم داداش گلم به مولا

داش میلاد منم شانسم مثه توهست جون علیرضا

خانوم بهانه مرسی شما لطف دارین به خدا به من

بنیتا خانوم حالا دیگه بی محتوا شد؟؟

http://sourena.gegli.com

ارسال پيام

چهارشنبه 26 بهمن 1390   11:15:05 AM

چه زیبا!!!!!!!!!!!!!!!!!! 

http://www.gegli.com

ارسال پيام

چهارشنبه 26 بهمن 1390   10:55:02 AM

salam woooooooooooow    kheili jaleb bood  enshala sofiya janam  sar boland beshan ali jan mamnoon    

http://milad-zartosht.gegli.com

ارسال پيام

چهارشنبه 26 بهمن 1390   10:45:00 AM

پوریا وبلاگت باز میشه الان  دیدم.باز میشه.راستگو هم نظر گذاشته!

http://texasi.gegli.com

ارسال پيام

چهارشنبه 26 بهمن 1390   2:32:05 AM

با مرام   خرابتم به مولا
خراب در حد اقتصاد مملکت

.

یک حادثه یک درنگ اندک درهم
جاری شدن دو رود کوچک درهم
جز عشق چه می تواند باشد
پیچیدن ساقه دو پیچک درهم

.

happy your valentain....with the best wishes for you

.

http://milad-zartosht.gegli.com

ارسال پيام

چهارشنبه 26 بهمن 1390   12:38:52 AM

داداش این پیشرفتارو باید مدیون  انقلاب اسلامی باشی!

آخه هرکی پیشرفت میکنه به خاطر انقلابه.دیدی که خود تلویزیونم میگه.

جدی میگم به جون علی قاتل.(گرفتی کیه علی قاتل؟)همون بچه محلمون دیگه!همون که دستش تو انفجار چهارشنبه سوری قطع شد رو میگم!!!!!!!!!)

http://shogh.gegli.com

ارسال پيام

سه شنبه 25 بهمن 1390   3:55:03 PM

    یک قلب سرزنده، زندگی دراز دارد.

http://alimor.gegli.com

ارسال پيام

سه شنبه 25 بهمن 1390   12:58:57 PM

ای جانم اشکهایه سرازیر شده سوفیا

واسه چی گریه آخه سوفی جان ؟

اون قسمتایی از شعر که بیشتر به دلم نشست رو برات بزرگتر و رنگی کردم که همیشه یادت بمونه

http://alimor.gegli.com

ارسال پيام

سه شنبه 25 بهمن 1390   12:57:43 PM

ای میلاد بیشرف

حالا دیگه ما آره دیگه

جلو دستم بودی گازی می گرفتم ازت

می بینی پیشرفت کردما تا پارسال لگد می زدم الان گاز می گیرم

http://alimor.gegli.com

ارسال پيام

سه شنبه 25 بهمن 1390   12:56:49 PM

پوری جون اون لپت بیار جلو

http://alimor.gegli.com

ارسال پيام

سه شنبه 25 بهمن 1390   12:55:18 PM

داریوش جون من خیلی دوست دارم جدی از ته دلم گفتم

من دیر به دیر آن می شم ولی همیشه به یاد تو و پوریا و میلاد و مسعود هستم همیشه

تو مرام من دنیا دنیاست و معرفت همیشه هست / دنیایه مجازی و واقعی نمی شناسه معرفتم

http://milad-zartosht.gegli.com

ارسال پيام

سه شنبه 25 بهمن 1390   12:13:36 PM

سلام علیرضا.راستی پرسیده بودی چرا تو کامنت قبلی بهت گفته بودم یه شنبه.مگه نگفته بودی بهت میگفتن علی یه شنبه چون یک شنبه ها تعطیلید مثل اونور آبیا.

http://irajkhan404.gegli.com

ارسال پيام

سه شنبه 25 بهمن 1390   12:12:17 PM

با درود و شادباش روز عشاق و ارزوی شادی دوستان و خانم سوفیای عزیز

http://cardinal.gegli.com

ارسال پيام

سه شنبه 25 بهمن 1390   11:52:12 AM

شعر قشنگی بود علی جون......تو هر دفعه آن میشی نمیای به داداشت سر بزنی ازت دلخور میشم پاک......چکار  کنیم دوست داریم دیگه

آخرین مطالب


سوئد


......


زندگی کنید


من و معلمم


بیائیم نخندیم


سادگی هایم بسویم بازگرد


به زن بیوه همسایه خود سر بزنید شاید فرجی شد


.شب آرامی بود


یکدلی به از یکرنگی


دنیایه یک دهه 60


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

82895 بازدید

326 بازدید امروز

95 بازدید دیروز

781 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements